خب بالاخره امروز صبح آخریت امتحان، پاتو عملی، رو دادیم و تموم شد. 

نمیدونم؛ در مورد روز امتحان و قبلش ننوشتم. الان هم که مینویسم 14 بهمن است. امروز ۷ صبح کلاس رانندگی داشتم، بعدش هم باشگاه رفتم. عصر تا شب هم با محدثه وقت گذروندیم. نمیدونم چرا روی مود نیستم. خیلی سخت گذشت ترم قبل؛ نمیدونم ترم بعد چیکار کنم. رفرنس بخونم؟‌جزوه بخونم؟ چیکار کنم؟

خوابم میاد. با محدثه از عادت کردن حرف زدیم و غصه خوردیم. غصه خوردیم که دست خودمون نیست. ساعت 11 عه و هنوز شام نخوردیم. امشب خونه ما مثنوی خوانی بود. امیرعلی همش خودشو بهم میچسبونه و دلش تنگ میشه. نمیدونم از چی بنویسم خیلی چیزا هست. 


مشخصات

آخرین جستجو ها